{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Patient, بيمار
در واژهنامه ترجمیک
متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجهای دربرنداشت.
معنی Patient, بيمار, معنی Pشفهثئفپ بيمار, معنی Patient, fيkاc, معنی اصطلاح Patient, بيمار, معادل Patient, بيمار, Patient, بيمار چی میشه؟, Patient, بيمار یعنی چی؟, Patient, بيمار synonym, Patient, بيمار definition,
معنی amnestic syndrome
,
معنی evolutionary
,
ترجمه evolutionary
به فارسی,
معنی 0
,
معنی تنظیم ومیزان کردن چیزی، پیلوت، چراغراهنما، رهبری , رهبر، لیدر، خلبان هواپیما، راننده کشتی، اسباب , کردن، خلبانی کردن، راندن، ازمایشی
,
ترجمه تنظیم ومیزان کردن چیزی، پیلوت، چراغراهنما، رهبری , رهبر، لیدر، خلبان هواپیما، راننده کشتی، اسباب , کردن، خلبانی کردن، راندن، ازمایشی
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی